yakamuz

yakamuz(ياكاموز)

قابليت هاي رقص ملي آذربايجان

+0 به یه ن

رقص يك نوع هنر اجراي ريتميك حركات بر اساس انعطاف پذيري بدن انسان است. توضيح ارائه شده در دايره المعارف سوويت كامل نيست چرا كه در تاريخ بشر قبل از پيدايش هنر و هنر آفريني،رقص موجود بود.تكامل تدريجي رقص از گردش موزون و پريدن از آتش تا انجام مراسمي با فرمهاي بديع، حركات ظريف، پانتوميم، تقليد و نقل، راه درازي را پيموده است. اين سلسله از حركات با مفهوم شكار، كمين، رديابي، رماندن، گرفتن و جنگيدن و با تمثيلهايي چون فرا رسيدن بهار،بيداري طبيعت، كاشت، برداشت محصول، باغ چيني، صيد ماهي، كومه سازي و در نهايت در حركات موزون پهلواني و حماسه هايي با شمشير كوراوغلو، با سينه اي فراخ، با نگاهي به دوردست، مغرور و گاه آرام، گاه تند، پايكوبان، با پرشها و جهش هاي سريع و نشاني از مهارتهاي جنگي، با ريتم تند طبل ها، به اوج مي رسد.

 

رقص براي تمام موجودات زنده راهي براي برطرف كردن يك احتياج غريزي است. حتي جمادات نيز در حال رقصيدن هستند و تنها يك حقيقت مطلق وجود دارد و آن “حركت” است و رقص نيز يك حركت هدفدار و داراي انتظام. در نگاه شاعر فيلسوف آذربايجان، حسين جاويد از اجسام ميكروسكوپي (اتم و آنچه درون اتم) گرفته تا اجسام تلسكوپي و ماكروسكوپي (ستارگان و سيارات) تماما در حال رقصند.

 

شمس تبريزي سه شكل از ظهور حالات روح انسان كامل در حال تصوف را در موسيقي،رقص، شعر مي داند. همچنين شمس تبريزي شادابي انسان، صميميت او با ديگران و باز كردن ذهن او براي پذيرش تمام دانستني ها و علمها را در رقص مي بيند.

 

زمان دقيق به وجود آمدن رقص و اينكه توسط كدام مردم بوجود آمده است براي جامعه علمي به درستي معلوم نيست . بوميان آفريقا،بوميان استراليا و توركان قديم بوجود آورندگان رقص بوده اند.حكاكي ها و طرح هاي باقي مانده بروي سنگ ها از ادوار گذشته هنوز هم باقي هستند.اولين طرح هاي مربوط به رقص آذربايجان در حكاكي ها را به اثبات رسانده است.

 

حال يك سوال پيش مي آيد و آن اين است كه مفهوم كلمه رقص چيست؟ دهخدا و برخي از لغت شناسان كلمه رقص را يك كلمه عربي ميدانند. اما در اصل اين يك كلمه با ريشه لاتيني است كه به معني عكس العمل است.  (reaction,reaksia)اگر دقت كنيم مي فهميم كه واقعا هم اين گونه است زيرا انسان هاي اوليه در برابر اعمال خارق العاده و نيروهاي فوق طبيعي عكس العمل نشان ميدادند و با حركات مشخص احساسات، افكار و ترسشان را بيان ميكردند.

 

رقص هاي آذربايجاني از يك سري رقص هاي مختلف كه از نسلي به نسل بعدي منتقل شده و در اين پروسه توسعه يافته اند، شكل گرفته است. بعضي از اين رقص ها در اصل جزء مراسم ديني يا جزئي از آمادگي هاي جنگي و دفاعي بوده است در هر صورت در حال حاضر از اين رقص ها در مجالس مهم در آذربايجان ايران و جمهوري آذربايجان و در برگزاري برنامه هاي ورزشي وگردهمايي هاي فرهنگي استفاده ميشود. رقص ملي آذربايجان ريشه در فرهنگ و تمدن ملت آذربايجان دارد و جزئي از هويت مردم آذربايجان مي باشد.

 

در سرزمين آذربايجان، از ديرباز رقص با معني و مضمون و در عين طراوت و دارا بودن جنبه حماسي و قهرماني خود در مراسم پيش از شكار، مبارزه(شاخسي رفتن كه در ماه محرم در بين مردم آذربايجان رواج دارد در اصل يك رقص و رژه نظامي بوده است كه قبل از جنگ و مبارزه اجرا ميشد) و در نهايت پيروزي و قدرداني از خدايان طبيعت و شكستن طلسم ها اجرا مي شده است. در دوراني كه انسانها، آفتاب، ماه، باد، آتش، آب، خاك، درختان و حيوانات را مقدس ميشمردند و ستايش ميكردند به رسم پرستش و نيايش طي مراسمي دست به انجام حركات موزون ميزدند.

رقص آذربايجان انواع مختلفي دارد. كه به چند نوع از مهمترين و مرسوم ترين آنها اشاره ميكنيم.

ياللي:

با توجه به منابع در دسترس “ياللي از رقص هاي كوللكتيو(جمعي) قديمي آذربايجان است كه در بين اكراد، گرجي ها، ارامنه و برخي ديگر از فرهنگ هاي آسياي مركزي به گستردكي انتشار يافته است.” منشا ياللي به طور دقيق مشخص نيست اما در رابطه با اين رقص اولين اطلاعات و آثار را ميتوان در تصاوير و طرح هاي صخره هاي قوبوستان و بعد از آن در منظومه “خسرو و شيرين” نظامي گنجوي يافت.

 

از ياللي هاي مشهور آذربايجان ميتوان به اوزون دره (uzun dere)، جينيق جينيق (ciniq ciniq)، جئيران جئيران (ceyran ceyran)، تبريز ياللي سي (tebriz yallisi)، قالادان قالايا (qaladan qalaya) و …، اشاره كرد. از ياللي در قسمتي از اپراي “كوراوغلو” ساخته اوزئيير حاجي بگلي، اپراي “نرگيز” ساخته مسلم ماقامايف، “گلشن” ساخته سلطان حاجي بگلي، اپراي “آزاد” ساخته جهانگير جهانگيرلي، “قوبوستان كولگه لري” ساخته قاراقارايف و آهنگسازان روسي و بعضا اروپايي استفاده شده است.

 

قايتاغي:

اين نوع رقص از مشهورترين، زيباترين و يكي از رقص هاي پر از شادي آذربايجان به شمار ميرود. درباره منشا اين رقص به يقين نميتوان گفت كه با قايتاقها در ارتباط است. حسن اف(محقق درباره رقص آذربايجاني) با تكيه بر اثر “گلستان ارم” عباس قولو آغا مي نويسد: قايتاق كي از سه ايالت داغستان است و سپس به اين نكته قناعت ميكند كه يكي از قبايل داغستان، قايتاق، آفريننده اين رقص هستند. انواع مختلف قايتاغي داراي حركات مشابهي هستند. قايتاق يك كلمه توركي است. اين رقص در آذربايجان با عناوين اوچ دوست، يئددي قارداش و اوغلانلار رقصي اجرا ميگردد. از قايتاغي در آثاري از گلينكا، روبنشتين، برودين، نيازي، قلي اف، حاجي اف، رستم اف و برخي ديگر از آهنگسازان استفاده شده است.

 

لزگي:

رقصي كه با نام لزگينكا مشهور است و مانند رقص ملي لزگي ها (اقليتي در آذربايجان آن سوي ارس كه در فرهنگ آذربايجان استحاله شده اند) اجرا ميشود. لزگي،حماسي، با وقار، پر تحرك و ريتميك است كه توسط مردان به صورت دست جمعي و با هنرنمايي تك تك ايفاگران با حركاتي بديع و گاه اكروباتيك، چرخش روي زانو ها و پرشها و همچنين به صورت دو نفري توسط زنان اجرا ميشود. اين رقص از رقص هاي قديمي آذربايجان به شمار رفته و تداوم رقص آواري يا آباري آذربايجان است.لزگي تمامي ويژگي هاي جنگاوري ملت تورك آذربايجان را در خود حفظ كرده و مكمل رقص قايتاغي است.

 

كوراوغلو:

از رقص هاي قديمي است كه توسط سورنا و دهل اجرا ميشود. كوراوغلو پرصلابت، حماسي، رزمي و پهلواني است كه در ابتدا به صورتي آرام شروع شده و تدريجا تند ميشودكه به يادبود قهرمان افسانه هاي دوران فئودالي، كوراوغلو ناميده ميشود. كوراوغلو از قديم در انواع مختلف و با نامهاي گوناگوني مانند: كوراوغلونون قايتارماسي، ميصري، كوراوغلونون باغيرتيسي و …، همچنين در ورزشهاي باستاني و زورخانه توام با حركات موزون رايج بوده است.

توصيه ما به ورزش دوستاني كه دوست دارند در رشته ي ژيمناستيك فعاليت نمايند اين است كه رقص ملي آذربايجان را ياد بگيرند. چون كليه رقص ها از جمله رقص آذربايجاني بر اساس انعطاف پذيري بدن انسان است.